روش کنترل فکر ناخودآگاه - وبلاگ عینک با کلاس

به گزارش وبلاگ عینک با کلاس، اعتقاد بر این است که فکر ناخودآگاه دارای توانایی های فراوانی است که اگر کنترل گردد، می تواند موفقیت و شادی را برای ما به ارمغان بیاورد. این مقاله در خصوص تکنیک های مختلفی که ممکن است به شما در کنترل فکر ناخودآگاه یاری کند، نوشته شده است.

آیا تا به حال با عرق سردی از خواب بیدار شده اید در حالی که متوجه می شوید تمام آنچه رخ داده فقط یک رؤیا بوده است؟ خوب این برای همه اتفاق می افتد. اگر شما یک فیلم ترسناک دیدن کنید یا قبل از رفتن به رختخواب چیزهای ترسناکی را بخوانید، احتمالاً شما یک رؤیای ترسناک در خصوص آن خواهید دید.

آنچه در اینجا صحبت می کنیم، فکر ناخودمطلع است. ارتباط بین فکر ناخودمطلع و خواب ما را به سؤال بعدی می برد که این است، آیا فکر مطلع ما فقط وقتی بیدار هستیم کار می نماید یا فقط در هنگام خواب است که فکر ناخودمطلع وارد بازی می گردد؟ پاسخ به این سؤال هم بله و هم خیر است. در هنگام بیداری، ما در پی چیزی هستیم که فکر خودمطلع به ما می گوید، اما فکر ناخودمطلع در تمام زمان ها در حال کار است. بله، فکر ناخودمطلع فعال است حتی زمانی که بیدار هستیم، اما تفاوت در این است که ما به آن گوش نمی دهیم. کسانی که به قدرت فکر ناخودمطلع اعتقاد دارند، می گویند که بی نهایت عالی است (مطمئنا پس از خدا).

فکر ناخودمطلع چیست؟

در طول سال های متمادی به فکر ناخودمطلع اشارات متعددی شده است اما تعریف واضح و روشنی هنوز از آن وجود ندارد. به این علت است که هیچکس قادر به ارائه یک تائید تجربی از وجود آن نیست. به طور گسترده ای پذیرفته شده است که فکر ناخودمطلع زیر مجموعه فکر خود مطلع است. با این حال، خصوصیات شناخته شده از این زیر مجموعه همچنان سطحی و ناقص است.

چرا کنترل فکری ناخودمطلع مهم است؟

اعتقاد بر این است که فکر ناخودمطلع بخشی از فکر است که بیشتر در ارتباط با احساسات و خواسته های ماست. بعلاوه موجب می گردد درک بهتری از آنچه که برای ما خوب است، داشته باشیم، زیرا که خواسته ها، توانایی ها و مقدار کوشش ما برای به دست آوردن هر چیزی را درک می نماید. در حالی که فکر خود مطلع در آن چه که در طول روز می بیند و از اطراف ما می شنود، غرق می گردد، اما فکر ناخودمطلع به آن چه که واقعاً می خواهیم، پایبند است. در هنگام بیداری، ما در پی چیزی هستیم که فکر خودمطلع به ما می گوید، اما فکر ناخودمطلع در تمام زمان ها در حال کار است. این احساسات به وسیله تجربیات و احساسات فکر مطلع به فکر ناخودمطلع منتقل می گردد. در حالی که فکر مطلع می تواند موضع خود را تغییر دهد، فکر ناخودمطلع، احتیاجها و آرزوهای واقعی ما را می داند. هدف از ارائه تکنیک های مختلف نیز، ایجاد ارتباط بهتر بین فکر ناخودمطلع و فکر مطلع است تا بتوانیم رؤیاهای خود را تحقق بخشیم. به این علت که اگرچه فکر ناخودمطلع ما را راهنمایی می نماید، این فکر خودمطلع است که باعث می گردد ما این افکار را به عمل تبدیل کنیم.

بعضی نیز معتقدند که فکر ناخودمطلع، فکر خلاق است. اگر صدای آن را تقویت کنیم، آنچه می گوید را خواهیم شنید. این جنبه، دوباره اهمیت کنترل فکر ناخودمطلع را برجسته می نماید. هواداران این نظریه نمونه ای از افرادی هستند که تمایل دارند تا رابطه با شریک ناسازگار خود را بارها و بارها به خاتمه برسانند، زیرا آنها این باور را به فکر ناخودمطلع خود تحمیل نموده اند که همواره آنها با افراد اشتباهی دیدار می نمایند. این نظریه بعلاوه شرح می دهد که چرا بعضی از مردم همواره بازنده هستند، در حالی که بعضی در تمام مراحل زندگی برنده می شوند.

تکنیک های کنترل فکر ناخودمطلع

حالا که شما اهمیت فکر ناخودمطلع را می دانید، اجازه دهید ما بعضی از تکنیک هایی را که می توانیم به پرسش چگونه آن را کنترل کنیم پاسخ دهیم. در حالی که بعضی از آنها در ایجاد ارتباط بین فکر مطلع و ناخودمطلع را مورد هدف قرار می گیرند، بعضی دیگر به ما یاری می نمایند تا در حالی که به انجام فعالیت های روزمره مشغول هستیم، به صدایی که در سر ما صحبت می نماید گوش فرا دهیم. بعضی از این تکنیک ها عبارتند از:

* خود هیپنوتیزمی: این تکنیک به ناخودمطلع ما یاری می نماید تا با همتای مطلع خود ارتباط برقرار کند. این عمل شامل بیداری فکر ناخودمطلع به خواب رفته ما است. در حالی که ما تحت هیپنوتیزم قرار داریم، اجازه می دهیم فکر خودمطلع ما به جایگاه عقب رفته و صدای ناخودمطلع، تمام فکرمان را اشغال کند. هنگامی که ما از هیپنوتیزم خارج می شویم، کلمات فکر ناخودمطلع، به پایه راهنمایی نماینده ای برای فکر خودمطلع تبدیل می گردد.

* تجسم: از این روش معمولاً به وسیله قهرمانان و افراد ورزشکار استفاده می گردد. آنها از این تکنیک برای تکمیل مهارت های خود استفاده می نمایند و بعلاوه قبل از رفتن به بازی، خود را بعنوان برنده تجسم می نمایند. در این روش، باید خود را در تصویری که می خواهیم، ببینیم. به عنوان مثال، اگر شما می خواهید وزن کم کنید، خود را به عنوان یک فرد باریک و متناسب تجسم کنید. این کار را تا آن جایی که ممکن است انجام دهید و هنگامی که خود را در یک تصویر خاص تجسم می کنید، ناخودمطلع شما به این جهت حرکت می نماید.

* مدیتیشن: این یکی از قدیمی ترین تمرین هایی است که هدف آن آموزش فکر است. این روش به ما یاری می نماید که خود را آرام کنیم و صدای ناخودمطلع را تقویت کنیم. این کار یاری می نماید که افکار خود را هماهنگ کنیم و آرزو های واقعی خود را تحقق بخشیم. هنگامی که با خودمان در صلح هستیم، کمتر با چیزهایی که در اطرافمان اتفاق می افتد، درگیر شده و قادر به گوش دادن به صدای فکر ناخودمطلع خواهیم شد.

* حرف های مثبت: شما می توانید با صحبت کردن و با صدای بلند پیغام های مثبت گفتن، با ناخودمطلع ارتباط برقرار کنید. کمی وقت بگذارید و به خودتان بگویید من می توانم این کار را انجام دهم یا من آن را انجام خواهم داد. هرگز از کلماتی مانند ممکن است، اگر، شاید و ... استفاده نکنید. افراد بسیاری اثرات مثبت این نوع پیغام های مثبت را تأیید نموده اند.

* توجه به شهود و رؤیاهای خود: رؤیاها و تمایلات ما راه هایی است که از آن طریق، فکر ناخودمطلع با ما ارتباط برقرار می نماید. شهود، صدای فکر ناخودمطلع است که اغلب پاسخ کاملی برای حل مسائل ما دارد، در حالی که تفسیر رؤیا ممکن است سرنخ هایی را از آن چه که واقعاً می خواهیم و آن چه که باید انجام دهیم، داشته باشد. چند بار رخ داده است که با یک مشکل نا امید نماینده خوابیدید و وقتی از خواب بیدار شدید، راهکاری برای آن پیدا نموده اید؟. این راهکار ممکن است به وسیله رؤیا به شما داده گردد یا این ایده ممکن است به محض اینکه چشم ها را باز کردید، به فکر خودمطلعتان پریده باشد. هر کدام که باشد، این کار فکر ناخودمطلع شما بوده که در حالی که فکر مطلع شما خواب بوده، فعال شده است.

این تکنیک ها احتیاج به تمرین دارند و برای ماهر شدن زمان می گیرند. آنها احتیاج به فکر و بدن آرام دارند و محیطی که هیچ عامل حواس پرتی نداشته باشد. با این وجود، نتایج کنترل بر فکر ناخودمطلع به وسیله بسیاری از افراد تجربه شده است و این نشان دهنده قدرت فکر است.

منبع: دپوپریا بووز - Buzzle

منبع: راسخون